آموزش 20 واژه درباره اعضای بدن برای کودکان با شعر و انیمیشن در ویدئوی تدوین شده در آکادمی آموزش آنلاین LELB Society برای خردسالان و کودکان غیر فارسی زبان
من یک آدمم، مثل توهستم، سر و صورتم، گردن و تنم
این چشم راست است، این چشم چپ است، چشم هام برای دیدن دنیاست
چقدر قشنگ است، دیدن دنیا، اینجا و آنجا با زیبایی ها
ابروهای من، بالای چشم هام، یا که کمان است یا خط کوتاه
دوست ندارم من اخمو بشم، با خوشحالی، لبخند می زنم
بینی دارم من، برا بوییدن – نفس کشیدن، بو می کنم من گل های زیبا، بوی خوش دارند همه آن ها
دماغ و دهان، تو صورت من، کمک می دهند به همدیگر
زبان و دندان، لب های زیبا، یکی می شوند در دهان ما
غذا می خورم من با دهانم، حرف هم می زنم، من با دهانم
هر صبح و هر شب مسواک می زنم، مراقب دندان ها هستم
غذا می چشم من با زبانم، مزه شیرین، خیلی دوست دارم
شوری نمک، تندی فلفل، ترشی لیمو، تلخی دارو، مزه هاهستند روی زبانم
وقتی می خندم، لپ هایم پیداست، زیر دهانم، چانه هم دارم
گوش می دهم من به صداها، اطراف ما هس پر از آواها
صدای شهر است پر از هیاهو، صدای بلبل می آید از دور
موهای سرم، صاف و بلند است، یا که مرتب، آن ها کوتاه است
با پوست تنم، لمس می کنم من، گرمی و سردی، حس می کنم من
من یک آدمم، مثل تو هستم، سر و صورتم، گردن و تنم
دست و پا دارم، شاد و خندانم، دنیای زیبا زیر پا دارم، قدر دنیا را خوب می دانم
شعر و تدوین توسط مدرس زبان فارسی به کودکان خانم هاجر عزیززنجانی صورت گرفته است.
ما چه مزه هایی را با زبان خود حس می کنیم؟ شما چه مزه یی را بیشتر دوست دارید؟
تلخ،شیرین،ترش و شور ولی من مزه ی ترش و شیرین دوست دارم
آفرین آلتا جان! کاملا درست نوشتی. به ترکیب مزه های ترش و شیرین در زبان فارسی، مَلَس می گویند
ما با دهان خود چه کارهایی انجام می دهیم؟
غذا می خوریم،حرف می زنیم
بله، آفرین! کاملا درسته
هر کدام از اعضای زیر، چه حسی را می توانیم داشته باشیم؟
چشم
گوش
زبان
پوست
بینی
چشم=دیدن
گوش=شنیدن
بینی= بو کردن
زبان=چشیدن
پوست=لمس
آفرین آلتا جان! خیلی خوب بود. بهت تبریک می گم
چه اعضایی در سر ما وجود دارد؟
در “ غذا می چشم من با زبانم، مزه شیرین، خیلی دوست دارم” می چشم یعنی چی؟
چشیدن = to taste
بن حال چشیدن: چش
غدا می چشم من با زبانم = I taste food with my tongue
Please note that this lesson is fairly poetic. Therefore, sometimes, sentence elements are not in their original places. E.g.
غدا می چشم من با زبانم –> من با زبانم غذا می چشم
سلام، خیلی ممنونم برای این درس. خیلی خوبه
برای “دیدن دنیا”، فکر کردم که “دیدن” باید آخر باشد و “دنیا” اول
I thought the verb has to be at the end
سلام. خوشحالم که دوست داشتی.
“چشم هام برای دیدن دنیاست”
در جمله بالا، “دیدن” فعل نیست. دیدن، مصدر است. در جمله بالا، “-ست” یا همان “است” فعل است.
در زبان فارسی، فعل در آخر جمله می آید. مصدر = فعل نیست.
اگه باز سوالی داری، می تونی از همینجا بپرسی.
مرسی!
در “ چقدر قشنگ است، دیدن دنیا، اینجا و آنجا با زیبایی ها”
دیدن قبل از دنیا است. چرا؟
سلام. ترجمه دیدن دنیا قشنگ است می شه:
Watching / seeing the world is beautiful
بعد از “دیدن” یه کسره وجود داره: دیدنِ دنیا
دیدن در اینجا به شکل مصدر استفاده شده و در انگلیسی به آن می گوییم:
gerund
در این جمله، “دیدنِ دنیا” فاعل است و “است” فعل جمله است.