داستان عقاب و شکارچی برای آموزش زبان فارسی به کودکان و نوجوانان بر اساس داستانهای ساده و آموزنده ازوپ به همراه ویدیو، لیست واژگان، پرسش برای گفتگو و نسخه انگلیسی برای پرورش کودک دوزبانه
مترجم: دکتر محمد حسین حریری اصل
نسخه انگلیسی داستان عقاب و شکارچی
برای خواندن نسخه انگلیسی داستان عقاب و شکارچی، بر روی لینک زیر کلیک کنید:
متن داستان عقاب و شکارچی
در یک مزرعه بزرگ و زیبا، کشاورزی یک عقاب بزرگ و نیرومند را دید و آن را شکار کرد. مرد کشاورز پس از گرفتن عقاب، پرهای پرنده را چید و کوتاه کرد. سپس، کشاورز عقاب را به سمت مرغداری برد و در بین مرغ و خروس ها رها کرد. عقاب بیچاره هم که از جای خود در بین مرغ و خروس ها ناراضی بود، به گوشه ای از مرغداری رفت و تک و تنها آرام و ساکت نشست.
یک هفته بعد، مرد شکارچی صاحب مزرعه، عقاب بی پر و بال را با رضایت کامل به یکی از همسایه ها فروخت. مرد همسایه هم عقاب را با خود به خانه برد. عقاب در خانه همسایه مدت زیادی زندگی کرد و پر و بال تازه در آورد. اکنون دیگر عقاب می توانست دوباره به راحتی پرواز کند و در آسمان اوج بگیرد. بنابر این، عقاب برای قدردانی و تشکر از مرد همسایه، خرگوش بزرگی را شکار کرد و برای مرد همسایه به عنوان هدیه آورد.
در این هنگام، روباهی که در کنار مزرعه زندگی می کرد، رو به عقاب کرد و به او این گونه نصیحت کرد: «ای عقاب، لطف و نیکویی خود را خرج مرد همسایه نکن. این خوبی و نیکویی سزاوار مردی است که برای اولین بار تو را شکار کرد و به دام انداخت و سرانجام تو را آزاد کرد. تو باید با آن مرد کشاورز دوستی کنی تا اینکه مبادا او برای بار دوم تو را دوباره بگیرد و پرهایت را بچیند!»
واژگان داستان عقاب و شکارچی
- چیدن: کوتاه کردن
- مرغداری: جایی برای نگهداری مرغ و خروس
- رها کردن: آزاد کردن
- ناراضی: ناراحت
- رضایت: راضی بودن
- اوج گرفتن در آسمان: در آسمان بالا رفتن
- قدردانی: تشکر کردن، سپاسگزاری
- نصیحت: پند و اندرز
- لطف: مهربانی، نیکویی، خوبی
- سزاوار: شایسته
- مبادا: نکند که
آنچه از این داستان می آموزیم
داستان عقاب و شکارچی به ما می آموزد که باید نسبت به کسی که به ما خوبی می کند، نیکوکار باشیم و قدر و ارزش کار نیک را بدانیم. کار نیک را باید با کار نیک پاسخ داد. در این داستان، عقاب لطف مرد کشاورز و شکارچی را فراموش کرد. مردی که عقاب را برای اولین بار رها کرد. عقاب تمام تشکر و قدردانی خود را خرج مرد همسایه کرد.