صرف فعل فارسی از فعل بودن در زمان حال، گذشته و آینده به همراه مصدر، بن حال و بن گذشته و شناسه فعل با مثال های فراوان
صرف فعل بودن در زمان حال
من گرسنه هستم / گرسنه ام. (منفی: نیستم)
تو ایرانی هستی. (منفی: نیستی)
تو تشنه نیستی.
اسم من کامران است. (منفی: نیست)
او در کلاس حاضر نیست.
او مدرس / معلم فارسی است. (منفی: نیست)
ما با هم دوست هستیم. (منفی: نیستیم)
شما دانش آموزان سخت کوشی هستید. (منفی: نیستید)
آنها در محل کار هستند. (منفی: نیستند)
آنها در محل کار حاضر نیستند.
صرف فعل بودن در زمان گذشته
من مریض / بیمار بودم. (منفی: نبودم)
تو فعال بودی. (منفی: نبودی)
خانم تهرانی در کلاس بود. (منفی: نبود)
آقای افشار خارج از کشور بود. (منفی: نبود)
او وقت شناس نبود.
ما با هم دوست بودیم. (منفی: نبودیم)
شما همکلاسی بودید. (منفی: نبودید)
شما با هم آشنا نبودید.
آنها از غذا ناراضی بودند. (منفی: نبودند)
صرف فعل بودن در زمان آینده
من نیم ساعت دیگر آنجا خواهم بود. (منفی: نخواهم بود)
من در جلسه شرکت نخواهم کرد.
تو مدیر شرکت خواهی بود. (منفی: نخواهی بود)
او از کار خود پشیمان خواهد بود / شد. (منفی: نخواهد بود / شد)
ما موفق خواهیم بود / شد. (منفی: نخواهیم بود / شد)
ما با هم هم عقیده نخواهیم بود.
شما مسول این اتفاق خواهید بود. (منفی: نخواهید بود)
آنها از کار شما راضی خواهند بود. (منفی: نخواهند بود)
برای آشنایی بیشتر با ساختار زمان آینده در زبان فارسی، اینجا را کلیک کنید.