Log in

آموزش زبان فارسی با داستان گربه و موشها برای کودکان

آموزش زبان فارسی با داستان گربه و موشها برای کودکان و نوجوانان خارج از کشور به همراه ویدیو، لیست واژگان جدید و نسخه انگلیسی که مناسب برای پرورش کودک دوزبانه مسلط به فارسی و انگلیسی می باشد

مترجم: دکتر محمد حسین حریری اصل

نسخه انگلیسی داستان گربه و موشها

برای خواندن نسخه انگلیسی داستان گربه و موشها، بر روی لینک زیر کلیک کنید:

The Cat and the Mice from Aesop for ESL Students

The Cat and the Mice from Aesop for ESL Students

ویدیوی داستان گربه و موشها

متن داستان گربه و موشها

Belling the Cat from Aesop's Fables at LELB Society to learn English with fairy tales with podcast and new words
داستان گربه و موشها به همراه نسخه انگلیسی، لیست واژگان و پرسش و پاسخ برای آموزش زبان فارسی به کودکان و نوجوانان خارج از کشور

در یک شهر شلوغ، خانه ای قدیمی بود که در آن موش های زیادی زندگی می کردند. در آن خانه، هیچ گربه ای نبود و موش ها با شادی و بدون هیچ ترسی در آن خانه قدیمی، زندگی خوب و خوشی داشتند.

The Cat and the Mice from Aesop with a podcast and vocabulary practice for advanced ESL students

روزی، گربه ای از کنار آن خانه می گذشت که صدای موش ها را شنید. گربه کنجکاو شد و به سمت خانه نزدیک شد. گربه به بالای دیوار پرید و از روی دیوار دید که موش های زیادی در آن خانه زندگی می کنند.

داستان فارسی کوتاه عقاب، گربه و خوک برای آموزش آنلاین زبان فارسی

گربه با خود گفت: «به به، چقدر موش! اینجا می تونم برای همیشه غذا داشته باشم. بهتره برم و شکم سیری از غذا در بیارم.»

گربه از بالای دیوار به داخل خانه پرید و چند تا از موش ها را گرفت و خورد. سپس، در گوشه ای از خانه دراز کشید و استراحت کرد.

Feline - English Vocabulary about Cats at LELB Society with Images and in Real Context

گربه شکمو هر روز چند تا از موش ها را می گرفت و می خورد. موش ها هم نمی توانستند کاری انجام بدهند و تعدادشان هر روز کمتر می شد.

موش ها دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند که از این به بعد، مراقب گربه باشند و فقط وقتی که او خواب است، از داخل لانه خود بیرون بیایند.

The Lion and the Mouse The Mouse Biting the Trap LELB Society

گربه شکمو و بدجنس منتظر موش ها ماند ولی هیچ موشی را ندید. گربه فهمید که موش ها در داخل سوراخ دیوار می مانند و از لانه خود بیرون نمی آیند.

داستان فارسی کوتاه عقاب، گربه و خوک برای آموزش آنلاین زبان فارسی

گربه بدجنس با خود گفت: «این جوری نمیشه. باید موش ها رو گول بزنم و اونها رو از داخل لانه شون بیرون بکشم.» گربه برای مدتی به فکر فرو رفت تا نقشه ای بکشد و موش ها را از داخل لانه شان بیرون بیاورد.

سرانجام فکری به ذهنش رسید و از دیوار یکی از اتاق ها بالا رفت. سپس خود را از چوب لباسی که به دیوار وصل بود آویزان کرد و وانمود کرد که مرده است. گربه بدجنس منتظر ماند تا موش ها به سمت او بیایند.

در همین هنگام، یکی از موش ها که یواشکی داشت گربه را نگاه می کرد، از داخل سوراخ دیوار به گربه گفت: «آخ که تو چقدر شیطون و بلا هستی! با این حقه می خواهی ما رو بیرون بکشی و بخوری!؟ ولی ما گول تو رو نمی خوریم و به دام تو نمی افتیم. یعنی ما دم به تله نمی دیم!»

ضرب المثل داستان گربه و موشها

دم به تله ندادن

معنی ضرب المثل دم به تله ندادن این است که مراقب خودمان باشیم و خود را به خطر نیندازیم.

واژگان جدید داستان گربه و موشها

  1. شهر شلوغ: شهری که مردم زیادی در آن زندگی می کنند
  2. کنجکاوی: علاقه زیاد به دانستن چیزهای مختلف
  3. شکم سیری از غذا در آوردن: غذای زیادی خوردن
  4. تعداد: عدد
  5. بدجنس: مخالف خوب
  6. گول زدن: فریب دادن
  7. نقشه: راهی برای فریب دادن
  8. سرانجام: بالاخره، در نهایت
  9. ذهن: مغز، فکر
  10. وانمود کردن: به دروغ چیزی را نشان دادن، تظاهر کردن
  11. دام: تله

پرسش و پاسخ

پس از خواندن داستان گربه و موشها، به پرسش های زیر در بخش کامنت گذاری پاسخ دهید.

  1. شما از داستان گربه و موشها چه درسی می گیرید؟
  2. موشها برای مراقبت از خود در برابر گربه شکمو چه کردند؟
  3. چرا گربه خود را از چوب لباسی آویزان کرد و وانمود کرد که مرده است؟
  4. چرا موشها گول گربه را نخوردند و در داخل لانه شان باقی ماندند؟

We respond to all comments immediately. View the 30 newest comments and new topics in forums.

8 comments on “آموزش زبان فارسی با داستان گربه و موشها برای کودکان”

  1. ۱.که کسی را گول نزنم برای اینکه کار بدی است🫡🤫🤔
    ۲.موشها تصمیم گرفتند که از این به بعد مراقب گربه باشند و وقتی او نیست بیرون بیان🫡😤🫵
    ۳.برای اینکه گربه موشها را گول زد و وانمود کرد که مرده است تا موشها را بخورد🐈🤫🐁

    Reply
    • آفرین احمد جان. مثل همیشه، خوب و کامل به همه پرسش ها پاسخ دادی. در داستان گربه و موشها، گربه می خواست موشها را گول بزند و آنها را به دام بیندازد. به همین دلیل، وانمود کرد که مرده است. ولی موشها باهوش تر از گربه بودند و گول گربه را نخوردند.

      Reply
  2. ۱. هیچوقت هیچ کس را فریب نزن.👻🐈🐱🐭🐁
    ۲. داخل سوراخ ماندن و وقتی گربه خواب بود بیرون می رفتند .🕳️🐁🐭🐱🐈
    ۳ برای آنکه می خواست موش ها بیان بیرون و باوارد🐁🐭🐱🐈🪝

    Reply
      • بسیار سپاسگزار که نوشته خودت رو بازنویسی کردی. با این روش، شما می تونی اشتباه هایی که در نوشته خودت هست رو اصلاح کنی. بله، گربه می خواست موشها را گول بزند و آنها را بخورد. ولی موشها خیلی باهوش بودند و گول گربه را نخوردند.

        Reply
    • سپاس از شما که به پرسش ها پاسخ دادی، آفرین بر شما. در زبان فارسی می گوییم: “فریب دادن” و “گول زدن” که این قسمت در دیدگاه شما باید ویرایش شود.
      بله، درست نوشتی، موشها در داخل سوراخ باقی ماندند تا گربه نتواند آنها را بگیرد و بخورد. گربه هم به این دلیل، خیلی گرسنه و ناراحت بود و بنابر این تصمیم گرفت که وانمود کند که مرده است تا موشها از داخل سوراخ بیرون بیایند.

      Reply
    • بله، درسته. در داستان گربه و موشها، موشها در یک شهر شلوغ و پرجمعیت زندگی می کردند. موشها در یک خانه قدیمی در کنار هم با خوشی زندگی می کردند.

      Reply

Leave a Comment

five × one =