حکایت قورباغه و مار و عاقبت حیله – آموزش آنلاین زبان فارسی با داستان

حکایت قورباغه و مار و عاقبت حیله

حکایت قورباغه و مار و عاقبت حیله

داستانی از کتاب کلیله و دمنه

قورباغه ای در همسایگی ماری لانه داشت.

هرگاه قورباغه بچه‌ای به دنیا می‌آورد، مار می‌آمد و آن را می خورد.

قورباغه با خرچنگی دوست بود. بنابراین به پیش خرچنگ رفت و با او مصاحبت کرد.

قورباغه به خرچنگ گفت:

“ای دوست! تدبیری اندیش، که من دشمنی بی رحم دارم  و نمی توانم در برابرش مقاومت کنم. همچنین توان مهاجرت هم ندارم. چرا که اینجا مکانی خرم  و زیبا و در نهایت آسایش است.”

خرچنگ گفت: “قدرتمندان توانا را جز با مکر نمی توان شکست داد. در این اطراف راسویی زندگی می‌کند، چند ماهی بگیر و بکش. از جلوی خانه راسو تا خانه مار بیفکن. راسو ماهی ها را یکی یکی می خورد و چون به مار برسد او را هم می بلعد و تو را از رنج می‌رهاند.”

قورباغه با این حیله مار را هلاک کرد.

روزی راسو هوس ماهی کرد، ولی دیگر چیزی نیافت. بنابراین قورباغه و بچه هایش را خورد.

پند داستان قورباغه و مار

این داستان اشاره دارد به دو ضرب المثل:

چاه کن همیشه در ته چاه هست.

و ضربالمثل بعدی،

چاه نکن بهر کسی اول خودت، دوم کسی

مفهوم این دو ضرب المثل این است که هر کسی به دیگران ظلم و بدی کند آخر این ظلم ها و بدی ها به خودش برمی گردد.

واژگان و اصطلاحات

1- مصاحبت: همفکری

2- تدبیر ی اندیش: فکر کن، کمکم کن

3- مهاجرت: نقل مکان کردن، محل زندگی خود را از جایی به جای دیگر تغییر دادن

4- چرا که: زیرا که

5- خرم: سرسبز

6- نهایت: در اوج

7- آسایش: آرامش

8- مکر: فریب

9- بیفکن: بینداز

10- می بلعد: می خورد

11- می‌رهاند: نجات می‌دهد

12- هلاک کرد: کشت، ازبین برد

13- نیافت: پیدا نکرد

14- چاه کن: کسی که چاه می کند

مفهوم اخلاقی داستان

کسی که با حیله دیگران را می فریبد سرانجام خودش هم در دام فریب دیگران می افتد و باعث نابودی خودش می شود.

پرسش و پاسخ

1- بهترین راهی که قورباغه می توانست از دست مار، رهایی یابد چیست؟

 2- در این داستان، قورباغه، راسو و مار بیانگر چه خصوصیات شخصیتی انسان ها هستند؟

3- در زبان و فرهنگ خود یک جمله پندآموز که در ارتباط با این داستان باشد پیدا کنید؟

Leave a Comment