داستان گاوها و دامداران برای آموزش زبان فارسی به همراه ویدیو، لیست واژگان، پرسش برای درک مطلب و نسخه انگلیسی برای پرورش کودک دوزبانه برگرفته از داستانهای ساده و آموزنده ازوپ
مترجم: دکتر محمد حسین حریری اصل
نسخه انگلیسی داستان گاوها و دامداران
برای خواندن نسخه انگلیسی داستان گاوها و دامداران، بر روی لینک زیر کلیک کنید:
ویدیوی داستان گاوها و دامداران
متن داستان گاوها و دامداران
در یک مزرعه زیبا، چند گاو نر بزرگ و نیرومند زندگی می کردند. کشاورزان و دامداران در آن مزرعه از گاوهای نر به سختی کار می کشیدند. گاوهای نر هر روز در مزرعه کار می کردند و زمین را شخم می زدند. دامداران نیز هر چند روز یک بار، یکی از گاوها را می کشتند و با گوشت آن برای خود آبگوشت می پختند.
روزی از روزها، گاوهای نر که خیلی از شرایط موجود عصبانی و ناراحت بودند، در اسطبل دور هم جمع شدند تا درباره مشکل خود تصمیم بگیرند و راه حلی پیدا کنند. آنها دسته جمعی تصمیم گرفتند که از دامداران انتقام بگیرند و آنها را با شاخهای تیز خود بزنند و از بین ببرند تا دیگر کسی از گاوها کار نکشد و آنها را برای گوشت شان نکشد.
گاوهای نر که از نقشه خود بسیار هیجان زده بودند، شروع به تیز کردن شاخهای خود کردند. سپس در پشت بسته های یونجه به کمین نشستند و منتظر آمدن دامداران شدند. در آن هنگام، یکی از گاوهای نر که کمی پیر و باتجربه بود، بر روی دسته های یونجه رفت و به دیگر گاوها گفت:
دوستان، من هم با شما هم عقیده هستم که این دامداران به ما ستم می کنند. آنها از ما به شدت کار می کشند و هر هفته یکی از ما را می کشند و با گوشت ما آبگوشت درست می کنند. اما با این حال، این دامداران بسیار باتجربه و کارکشته هستند. حد اقل، آنها طوری ما را می کشند که درد زیادی احساس نمی کنیم.
اگر ما این دامداران باتجربه را بکشیم، آدمهای دیگری به جای آنها می آیند که حتما به اندازه این دامداران باتجربه و با ملاحظه نیستند. در این صورت، مرگ ما به همراه درد و رنج فراوان خواهد بود. چون به هر حال آدمها از خوردن گوشت ما نخواهند گذشت.
همه گاوهای نر در سکوت کامل و با تعجب به حرف های گاو نر باتجربه گوش می کردند. سکوت گاوها نشانه تایید حرف گاو باتجربه بود. گاوها فهمیدند که تصمیم شان برای کشتن دامداران عجولانه بود چون با این کار، وضع موجود را بدتر می کردند. به این دلیل، از نقشه خود دست کشیدند و خود را تسلیم سرنوشت کردند.
واژگان داستان گاوها و دامداران
- دامدار: کسی که حیواناتی مانند گاو، گوسفند و بز را نگهداری می کند تا از شیر و گوشت آنها استفاده کند و یا این محصولات را بفروشد
- شخم زدن: کندن زمین مزرعه و آماده کردن آن برای کشاورزی
- اسطبل: طویله، جای نگهداری چهارپایانی مانند گاو، گوسفند، اسب، بز و غیره
- انتقام گرفتن: تلافی کردن کار بد دیگران
- کمین نشستن: خود را پنهان کردن و آماده حمله شدن
- عقیده: نظر، باور، دیدگاه
- کارکشته: باتجربه، کاربلد
- باملاحظه: کسی که در کارش بسیار دقت می کند
- تایید: پذیرفتن، قبول کردن
- عجولانه: خیلی سریع، با عجله
- وضع: شرایط
- دست کشیدن: رها کردن، فراموش کردن
- تسلیم سرنوشت شدن: در برابر چیزی ایستادگی نکردن
آنچه از این داستان می آموزیم
داستان فارسی گاوهای نر و دامداران به همراه نسخه انگلیسی آن که برگرفته از داستانهای ازوپ است این درس مهم را به ما می دهد که در شرایط دشوار ما نباید عجولانه تصمیم بگیریم. چون یک تصمیم عجولانه و ناپخته می تواند به بدتر شدن شرایط بینجامد. پس بهتر است در شرایط دشوار، با مشورت و همفکری با دیگران، تصمیمی گرفته شود که آینده خوب و روشنی به همراه داشته باشد.
پرسش برای گفتگو
به پرسش های زیر در بخش کامنت گذاری پاسخ دهید:
- شما از این داستان فارسی چه درسی می گیرید؟
- مشکل نقشه گاوهای نر برای گرفتن انتقام از دامداران چه بود؟
- چرا گاوهای نر سرانجام از نقشه خود دست کشیدند؟