Log in

8 شکل فعل کمکی در فارسی برای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان

کاربرد فعل کمکی در فارسی برای آموزش آنلاین زبان فارسی به غیر فارسی زبانان در مرکز آموزش زبان فارسی مقدماتی تا پیشرفته LELB Society با مثال های کاربردی در جمله های فارسی

آشنایی با واژگان فعل کمکی در فارسی

فعل های کمکی (Model Auxiliary verb) که در زبان انگلیسی می شناسید به چه شکلی در فارسی استفاده می شوند؟ در این درس فارسی با واژگان زبان فارسی مربوط به افعال کمکی آشنا می شوید. بعد از یادگیری درس می توانید تمرین نوشتن و جمله سازی را در انجمن فارسی انجام دهید.

ویدیوی این درس را ببینید

فعل کمکی  که به عنوان Model Auxiliary verb در زبان انگلیسی می شناسید در دستور زبان فارسی نیز با واژگان فارسی برای بیان خواستن، توانستن، مجبور بودن، مایل بودن، نیاز داشتن، امکان پذیر بودن و … استفاده می شود. فعل کمکی در فارسی نیز، در ساختن جمله فارسی به ما کمک می کنند که مفاهیمی مثل اجبار، تمایل و نیاز به انجام کاری را بیان کنیم.

فعل کمکی در فارسی در جمله ها برای بیان احساس، دلیل، امکان  و نحوه انجام دادن کار استفاده شده و به ما می گویند که به چه دلیلی رفتاری را انجام می دهیم یا نمی دهیم.

شکل های مختلف فعل کمکی در فارسی

خواستن (Want to do): قصد انجام کاری را داریم. بیشتر با زمان آینده استفاده می شود.

– ما برای تعطیلات آخر هفته می خواهیم به مسافرت برویم.

– اگر مایل هستین (می خواهید)، می تونید برای آخر هفته قرار ملاقات بگذارید.

توانستن (Able to do): توانایی انجام کاری را نشان می دهد.

– من نمی توانم تنیس بازی کنم.

– امروز هوا خیلی سرد است، ما نمی توانیم بیرون برویم.

گذاشتن (Allow to do): به معنی اجازه دادن

– سردرد نگذاشت که امروز به کارهایم برسم.

– ممکنه/ می تونم/ اجازه دارم از تلفن شما استفاده کنم؟

امکان داشتن (Possible to do): ممکن بودن

– اگر عجله نکنید، ممکن است به پرواز نرسیم.

– با تلاش و برنامه ریزی هر کاری شدنی (امکان پذیر) است.

– فکر می کنم برای فردا شام بتونیم با هم باشیم.

احتمال داشتن (Probable to do): کاری می تواند اتفاق بیفتد یا نیفتد، یعنی انجام دادن کاری حتمی نیست.

– شاید برای تعطیلات عید نوروز به شمال برویم.

– برادرم قراره برای کار به جای دیگری برود.

– احتمال داره با این ترافیک بالا، دیر سر کار برسم.

– خیلی خوشحال هستی، حتما خبر خوبی شنیدی.

لازم بودن (Necessary to do): کاری که لازم است انجام بدهیم در غیر این صورت، مشکلی پیش می آید.

– برای جلوگیری از بیماری، لازم است بهداشت خود را رعایت کنیم.

– بهتره برای سلامتی بدن، ورزش روزانه داشته باشیم.

باید/ نباید (Must, Have to): کاری که مجبور هستیم انجام بدهیم.

– دندان درد زیادی دارم باید از دندانپزشک وقت بگیرم.

– نباید با سرعت زیاد رانندگی کنید.

– ماشینم خراب شده، مجبورم زودتر راه بیفتم.

گاهی از باید/ نباید/ حتما برای نتیجه گیری هم استفاده می شود.

– آن ها خیلی دیر کردند، باید تا الان می رسیدند.

– همه روز سر کار بودی، حتما خیلی خسته هستی.

– امروز چیزی با خودت نبردی، باید گرسنه باشی.

امیدوار بودن (Wish to do): وقتی آرزوی انجام کاری را دارید. وقتی دوست دارید اتفاقی بیفتد.

– امیدوارم بتونم زحمت هاتون رو جبران کنم.

– دوست دارم کارها خوب پیش بره تا بتونم تعطیلات را خوش بگذرونم.

– براتون آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.

در این درس با شکل های مختلف و کاربرد فعل کمکی در فارسی و کلمات فارسی مربوط به آن آشنا شدید. علاوه بر آن، می توانید درس های فارسی را به شکل طبقه بندی شده و موضوعی در بسته آموزش زبان فارسی با ویدئوی آموزشی ببینید. سوال های خود را در قسمت کامنت گذاری درس و یا انجمن زبان فارسی بپرسید. مدرسین فارسی LELB Society، به سوال های شما پاسخ می دهند.

We respond to all comments immediately. View the 30 newest comments and new topics in forums.

Leave a Comment

ten − 2 =