داستان حلزون پرتلاش - آموزش زبان فارسی با داستان به همراه ویدیو و پادکست و متن کامل داستان برای آموزش زبان فارسی به کودکان و نوجوانان .h_iframe-aparat_embed_frame{position:relative;}.h_iframe-aparat_embed_frame .ratio{display:block;width:100%;height:auto;}.h_iframe-aparat_embed_frame iframe{position:absolute;top:0;left:0;width:100%;height:100%;} داستان حلزون پرتلاش روزی، روزگاری، در یک باغ زیبای کوچک، درخت گیلاس باشکوهی بود. گیلاس ها، درست مثل یاقوت های سرخ کوچک روی درخت می درخشیدند. توی این باغ، حلزون کوچکی زندگی می کرد که اسمش، شلی بود. شلی یک حلزون شاد و خوشحال بود. تو بهار و تابستون با پروانه ها بازی می کرد و پرنده ها رو تماشا می کرد. اما، در طول زمستون سرد، شلی داخل صدف گرم ...
داستان حلزون پرتلاش – آموزش زبان فارسی با داستان
Share This Post
About the Author
Related Posts
پرتلاش بود و از کارش خسته نشد
بله، دقیقا درسته
حلزون این داستان چگونه بود که توانست به هدف خودش برسد؟
شلی چطور توانست موفق شود؟
با خودش رفت و به حیچ کسی گوش نکرد
به راهش ادامه داد و به حرف هیچ کسی گوش نکرد