Reply To: داستان فارسی مبارزه با ترس – آموزش زبان فارسی June 17, 2022 at 10:48 pm #105380 Hajar Aziz ZanjaniKeymasterمادر ژاله با خوشحالی گفت: ” خیلی خوبه، ما اگه ازش مراقبت کنیم به زودی حالش خوب میشه.”ژاله خندید و خوشحال بود که با ترسش کنار آمده، خیلی با هیجان به طرف یخچال رفت و با ظرف شیر پیش مادر و بچه گربه برگشت.آنها از بچه گربه مراقبت کردند و او دوست خوبی برای ژاله شد.