داستان دوستی خاله خرسه برای آموزش آنلاین زبان فارسی به کودکان با پادکست

داستان دوستی خاله خرسه

داستان دوستی خاله خرسه

یکی بود، یکی نبود. زیر گنبد کبود، غیر از خدا هیچ کس نبود. سالها پیش، پیرمردی به تنهایی در باغی بزرگ زندگی می کرد. پیرمرد با اینکه مال و اموال زیادی داشت، تنهای تنها بود. نه دوستی، نه خانواده ای، هیچ کس را نداشت.

پیرمرد وقتی جوان بود و پول زیادی نداشت، هیچ کس حاضر نمی شد با او دوست شود. ولی با تلاش و کوشش، توانست از فقر نجات پیدا کند. وقتی هم که ثروتمند شد، خود پیرمرد دیگر حاضر نشد با دوستان ظاهری که فقط به فکر پول او بودند، رابطه دوستی داشته باشد.

پیرمرد تنها و ثروتمند قصه ما، روزی دل را به دریا زد و روانه کوه شد. در کوهستان، خرسی را دید که مثل خودش تنها و ناراحت بود. پیرمرد از خرس پرسید: چرا ناراحتی؟

خرس جواب داد: دست رو دلم نذار که خونه! همه خونواده و دوستام منو رها کردن چون دیگه پیر و ناتوون شده ام.

پیرمرد دلش برای خرس تنها سوخت چون که زندگیش بسیار شبیه زندگی خودش بود. آنها که هر دو زخمی دست روزگار بودند، تصمیم گرفتند که با هم دوست و هم پیمان شوند.

به خاطر محبت های پیرمرد، خرس علاقه شدیدی به پیرمرد پیدا کرده بود و مرید پیرمرد شده بود. به طوری که حتی در هنگام خواب، خرس با یک دستمال سفید، مگس های اطراف پیرمرد را دور می کرد.

روزی پیرمرد در خواب عمیقی فرو رفته بود. خرس دید که چند مگس سمج مزاحم خواب پیرمرد می شوند. هرچه مگس ها را فراری می داد، دوباره برمی گشتند.

خرس باوفا که کاسه صبرش لبریز شده بود، با خشم به مگس ها گفت: الآن حقتون رو کف دستتون می ذارم.

سپس، سنگ بزرگی را برداشت و محکم به سمت سر پیرمرد که بر روی آن مگس ها نشسته بودند پرتاب کرد.

خون تمام صورت پیرمرد بیچاره را فرا گرفت و پیرمرد جان عزیز خود را در راه دوستی با خرس نادان از دست داد.

پند داستان

هرگز با فرد نادان، دوستی نکنید. چرا که اگرچه آن فرد نادان شما را دوست دارد، ولی به دلیل جهل و نادانی، ممکن است شما را بیازارد و یا حتی دوستی با فرد نادان که به اصطلاح به آن دوستی خاله خرسه می گویند، ممکن است به قیمت جان شما تمام شود.

دشمن دانا بلندت میکند بر زمینت می‌زند نادان دوست

واژگان و اصطلاحات

1- مال و اموال: پول و ثروت

2- فقر: تهی دستی، بی پولی

3- ثروتمند: پولدار

4- ظاهری: غیر واقعی

5- هم پیمان: دوست، هم صحبت

6- محبت: مهربانی

7- علاقه: عشق، دوستی، دوست داشتن

8- مرید: علاقه مند، دوستدار

9- کاسه صبرش لبریز شد: دیگر نمی توانست صبر کند

10- خشم: عصبانیت

پرسش و پاسخ

1- شما در انتخاب دوستان خود به چه نکاتی توجه می کنید؟

2- آیا دوست زیاد داشتن بهتر است و یا داشتن دوستانی کم، گزیده و خردمند؟ توضیح دهید.

18 thoughts on “داستان دوستی خاله خرسه برای آموزش آنلاین زبان فارسی به کودکان با پادکست”

  1. پیرمرد و خرس تنها که اردو شب همدیگر بودند هر دوش ناراحت بود به خاطر از این مرد پیرمرد از دوست رفیق

    • این جمله فارسی شما درباره داستان دوستی خاله خرسه از نظر دستور زبانی درست نیست و به این دلیل، روشن و واضح نیست. من معنی جمله شما را متوجه نشدم.

  2. ۱- .من می خواهم دوستانی داشته باشم که مهربان، صبور و باهوش باشند
    ۲- .من ترجیح می دهم دوستان کمتر بهتری داشته باشم برای این که حتی اگر دوستان زیادی داشته باشم ممکن است همه آنها خوب نباشند

    • بله، من هم با شما موافقم. یک دوست خوب مثل یک گنج هست و باید قدر روابط دوستانه خوب را دانست

  3. ۱: .من می خواهم دوستم مهـربان، دانا و مثل خودم باشد
    ۲: .من فکر می کنم داشتن دوستان زیاد خوب نیست برای این که تو نمی توانی همه را خوب انتخاب کنی

    • بله، کاملا درسته. این که دوستانی در سطح فکری و اخلاقی خوب داشته باشیم، برای پایداری یک رابطه دوستی خیلی مهم است

  4. ۲. بهتر است که داشتن دوستانی کم، گزیده و خردمند چون می توانید زیاد دوست ها داد و هنوز تنها باشید اگه اونا محبت نباشند. کمتر اما کیفیت دوست ها بهترینه

    • اونها محبت نداشته باشند یا مهربان نباشند یا بامحبت نباشند
      داشتن دوستان کم، گزیده و خردمند بهتر است
      چون می توانید زیاد دوست ها داد ==> چون می توانید دوستان زیادی داشته باشید

    • خیلی مهم که دوستم محبت، باهوش، امین، و درستکار باش –> خیلی مهمه / مهم است که دوستم بامحبت باشه / محبت داشته باشه / مهربان باشه
      بامحبت، امین، درستکار و باهوش باشه

Leave a Comment