پری دریایی و تبر طلایی – آموزش فارسی با داستان

داستان پری دریایی و تبر طلایی برای آموزش آنلاین زبان فارسی با داستان های ساده به همراه ویدیو یا پادکست، لیستی از واژگان و اصطلاحات فارسی و پرسش و پاسخ

در یک جنگل زیبا، هیزم شکن سخت کوشی بود که با تبرش سخت مشغول کار بود. هیزم شکن برای قطع کردن چند درخت در کنار رودخانه، به آنها نزدیک شد ولی ناگهان تبر از دستش در رفت و به داخل رودخانه افتاد.

هیزم شکن که اسباب کارش را از دست داده بود، با ناراحتی، بر لب رودخانه نشست و از ته دل، آه و ناله کرد. چون دیگر نمی توانست کار کند و خرج خانواده اش را در آورد.

پری دریایی که در رودخانه زندگی می کرد، از زیر آب، صدای آه و ناله هیزم شکن را شنید و به روی آب آمد و از هیزم شکن پرسید:

“چی شده؟ چرا داری گریه می کنی؟”

وقتی که هیزم شکن از شانس بدش گفت و ماجرا را برای پری دریایی تعریف کرد، پری دریایی به سرعت به داخل رودخانه پرید تا تبر هیزم شکن را پیدا کند. پری دریایی با یک تبر طلایی از رودخانه بیرون آمد و از هیزم شکن پرسید:

“این تبریه که گم کردی؟”

وقتی هیزم شکن جواب منفی داد، پری دریایی برای دومین بار، به داخل رودخانه پرید و این بار، یک تبر نقره ای را به هیزم شکن نشان داد و از او پرسید:

“این چطور؟ این تبر رو گم کرده بودی؟”

وقتی هیزم شکن دوباره جواب منفی داد، پری دریایی برای سومین بار، به داخل رودخانه پرید و این بار، تبر واقعی هیزم شکن را با خود به روی آب آورد.

وقتی هیزم شکن تبر خودش را در دست پری دریایی دید، با خوشحالی فریاد زد:

“این، این … تبر منه! آره، خود خودشه!!”

پری دریایی که از راستگویی هیزم شکن خوشش آمده بود، برای پاداش، به جز تبر واقعی هیزم شکن، تبر طلایی و تبر نقره ای را نیز به او بخشید.

هیزم شکن که از بخشش پری دریایی بسیار خشنود شده بود، از او سپاسگزاری کرد و با خوشحالی به خانه برگشت.

پس از چند روز، وقتی داستان را برای همکارانش تعریف کرد، یکی از دوستان هیزم شکن وسوسه شد تا او هم شانسش را امتحان کند. بنابر این، تبری برداشت و به کنار همان رودخانه رفت.

سپس تبرش را عمدا به داخل رودخانه انداخت و الکی شروع به گریه و زاری کرد. پری دریایی از داخل رودخانه بیرون آمد و دلیل گریه اش را از او پرسید.

وقتی مرد طمع کار و حیله گر دلیل گریه اش را گفت، پری دریایی به داخل رودخانه پرید و یک تبر طلایی را از داخل آب بیرون آورد و به مرد حیله گر نشان داد و از او پرسید:

“همین تبر بود که گم کرده بودی؟”

مرد حیله گر که دست و پای خود را گم کرده بود، بلافاصله تبر طلایی را قاپید و به دروغ گفت:

“آره، آره، خودشه! این همون تبر منه!!”

پری دریایی که از دروغگویی مرد حیله گر و طمع کار خیلی بدش آمده بود، نه تنها تبر طلایی را از او پس گرفت، بلکه تبر واقعی مرد حیله گر را نیز از داخل رودخانه بیرون نیاورد.

بار کج به منزل نمی رسد.

معنی ضرب المثل: دروغ و فریب کاری، آخر و عاقبت خوبی ندارد.

واژگان جدید

هیزم: چوبی که از تنه درختان به دست می آید

قطع کردن: بریدن

اسباب: وسایل

آه و ناله: گریه و زاری

خرج خانواده را در آورد: نیاز های خانواده را برطرف کند

ماجرا: داستان

جواب منفی: جواب نه

تبر واقعی: تبر اصلی

راستگویی: درستی، صداقت

پاداش: جایزه

خشنود: خوشحال

سپاسگزاری: تشکر، قدردانی

وسوسه شدن: فریب چیزی را خوردن

عمدا: از روی آگاهی، آگاهانه

طمع کار: حریص، آزمند

حیله گر: فریب کار

دست و پای خود را گم کرده بود: بسیار هیجان زده و احساساتی شده بود

بلافاصله: خیلی زود

قاپید: با سرعت محکم به دست گرفت، ربود

پرسش و پاسخ

1- چرا پری دریایی از رفتار هیزم شکن خشنود شد؟

2- چرا پری دریایی حاضر نشد تبر مرد حیله گر را از داخل رودخانه بیرون بیاورد؟

3- اگر شما به جای پری دریایی بودید، به مرد حیله گر کمک می کردید؟

6 thoughts on “پری دریایی و تبر طلایی – آموزش فارسی با داستان”

Leave a Comment