داستان خرس و دوستان همسفر– آموزش فارسی با داستان به همراه ویدیو و پادکست آموزشی، لیستی از واژگان و اصطلاحات و پرسش و پاسخ برای آموزش آنلاین زبان فارسی به کودکان و نوجوانان
داستان خرس و دوستان همسفر
دو مرد که با هم دوست بودند، برای رفتن به جایی، باهم همسفر شدند. ناگهان در مسیری که می رفتند، یک خرس بر سر راه آن ها ظاهر شد. یکی از آنها به سرعت از درخت بالا رفت و خود را در شاخه ها پنهان کرد.
- مسیر: راه
- ظاهر شدن: پیدا شدن
- به سرعت: خیلی تند
- پنهان شدن: مخفی شدن، قایم شدن
مرد دیگر با دیدن خرس که می خواست به او حمله کند، بر روی زمین افتاد. وقتی خرس آمد، همه بدن او را با پوزه اش بو کرد. مرد نفسش را حبس کرد و وانمود کرد که مرده است. خرس خیلی زود او را ترک کرد، برای این که خرس ها با آدم مرده کاری ندارند.
- پوزه: بینی حیوانات
- حبس کردن نفس: نگه داشتن نفس، نفس نکشیدن
- وانمود کردن: به دروغ چیزی را نشان دادن
هنگامی که خرس کاملا از آنجا دور شد، مرد بالای درخت، از آن پایین آمد و کنار دوستش رفت و از او پرسید که خرس در گوش او چه زمزمه کرده است.
دوستش در پاسخ به او گفت: “او این توصیه را به من کرد که هرگز با دوستی سفر نکن که با نزدیک شدن خطر، تو را ترک می کند.”
- زمزمه کردن: به آرامی حرف زدن
- توصیه: سفارش، نصیحت، پند
- ترک کردن: رها کردن، تنها گذاشتن
ضرب المثل داستان
دوست آن باشد که گیرد دست دوست، در پریشان حالی و درماندگی
صداقت و راستی یک دوست موقع سختی و گرفتاری معلوم می شود. خیلی از افراد فقط در زمان آسایش و راحتی با ما دوست و همراه هستند و در زمان سختی و ناراحتی ما را تنها می گذارند.
پرسش های داستان
1- چرا یکی از مردها با دیدن خرس، به بالای درخت رفت؟
2- آیا واقعا خرس چیزی در گوش دوست همسفر زمزمه کرد؟
3- چرا خرس به مرد بر زمین افتاده حمله نکرد؟
4- مرد بر زمین افتاده چطور خودش را نجات داد؟
5- داستان دیگری را شنیده اید که پیام همین داستان را برای شما داشته باشد؟
۱- .او از درخت بالا رفت برای اینکه از خرس ترسید
۲- .نه. هیچ چیز در گوش او زمزمه نکرد
۳- .برای اینکه فکر می کرد او مرده است
۴- .او وانمود کرد که مرده است
۵- .نه. من نشنیده ام
خیلی ممنون دل آرا که به این خوبی به همه پرسش های داستان فارسی خرس و دوستان همسفر پاسخ دادی. این داستان فارسی به ما می آموزد که یک دوست واقعی هیچ وقت دوست خود را در هنگام سختی، رها نمی کند.
1- یکی از مردها چون نمی خواست صدمه ببیند از درخت بالا رفت.
2- خرس واقعا چیزی نگفت.
3- خرس به مرد حمله نکرد. فکر می کرد مرده است
4- مرد با عمل مرده خود را نجات داد.
5- فکر نمی کنم هنوز یکی را خوانده باشم.
آفرین پریسا، مثل همیشه، خوب و کامل به پرسش ها پاسخ دادید. وقتی که خرس برای بو کردن مرد که بر روی زمین دراز کشیده بود، به او نزدیک شد، مردی که در بالای درخت بود فکر کرد که خرس دارد در گوش دوستش چیزی می گوید.
۴. مرد بر زمین افتاده خودش رو نجات داد چون او نفسش رو حبس کرد و وانمود کرد که مرده بود
آفرین. دقیقا همین طور است
۳. خرس به مرد بر زمین افتاده حمله نکرد چون خرس فکر کرد که مرد رو مرده شد
چون خرس فکر کرد که آن مرد، مرده است
مرسی
خواهش می کنم
۲. بله، واقعا خرس چیزی در گوش دوست همسفر زمزمه کرد
جواب این سوال، منفی است. خرس در گوش آن مرد، چیزی نگفت و زمزمه نکرد. خرس فقط مرد را بو کرد یا بو کشید. ولی مرد دیگر که روی درخت بود، فکر کرد که خرس واقعا در گوش دوستش، چیزی را زمزمه کرد
درست می گویید، متشکرم
خواهش می کنم
۱. یکی از مردها با دیدن خرس، به بالای درخت رفت چون خرس ها خیلی خطرناک هستند و این مرد خیلی ترسناک شد
و این مرد خیلی ترسید
ترسناک –> frightening or scary
خیلی ممنونم
خواهش می کنم
سلام، « بر سر راه » یعنی چی؟
سلام. بر سر راه یعنی
On the way, in the middle of the way
ممنونم
خواهش می کنم.
4. نفسهش را کم کرد
نفسش را نگه داشت
3. فکر کرد مرده بود
بله، دقیقا درسته
2. به می کرد
بو می کرد
سلام، « بر سر راه » یعنی چی؟
سلام. بر سر راه یعنی
On the way
1. می خاست خدش را نجات بده
می خواست – خودش