پسرک دزد و مادرش – آموزش فارسی با داستان

پسرک دزد و مادرش – آموزش فارسی با داستان برای آموزش آنلاین زبان فارسی در کلاس آنلاین فارسی به همراه لیستی از واژگان و اصطلاحات و پادکست برای آموزش به نوجوانان و بزرگسالان

متن داستان

در روزگاران بسیار دور، پسری در مدرسه یک کتاب درسی از یکی از همکلاسی هایش دزدید و به خانه برد. مادر پسر، نه تنها پسرک را تنبیه نکرد، بلکه او را تشویق هم کرد.

پسرک که مورد تشویق مادرش قرار گرفته بود، از دزدی خوشش آمد و برای بار دوم، لباس با ارزشی را دزدید و به خانه برد.

این بار نیز، مادر، حتی بیشتر از دفعه قبل، پسر را تحسین کرد. این شیوه تربیت، بارها و بارها تکرار شد تا اینکه وقتی پسرک، جوان برومندی شد، به دزدی و سرقت به شکل حرفه ای روی آورد.

از قضا، پسر جوان روزی وقتی که سرگرم دزدی بود، دستگیر شد و چون سرقت بزرگی انجام داده بود، محاکمه سختی در انتظارش بود.

در دادگاه آن زمان، قاضی حکم کرد که پسر جوان باید به شهر دوری تبعید شود و 20 سال تنها بدون تماس با مادرش در آنجا بماند.

وقتی که دزد جوان را کت بسته برای اجرای حکم از پیش مادرش دور می کردند، مادرش با شیون و زاری، بر سر و روی خود می کوفت و گریه می کرد.

دزد جوان با دیدن این صحنه، درخواست کرد تا پیش از اجرای حکم، در حالی که دست هایش از پشت بسته بود، چیزی در گوش مادرش بگوید.

با درخواست دزد جوان موافقت شد و مادرش به سمت او آمد. وقتی مادر، گوشش را به سمت دهان پسرش نزدیک برد، پسر به جای اینکه نجوا کند، با تمام قدرت، گوش مادرش را گاز گرفت و می خواست آن را بکند.

مادر با عصبانیت و فریاد از پسرش دور شد و او را به خاطر گستاخیش به شدت سرزنش کرد. در این هنگام، دزد جوان رو به مادرش کرد و گفت:

“اگه تو هم مثل من، همون دفعه اول که اون کتاب درسی رو دزدیدم و بهت نشون دادم، منو می زدی و تنبیه می کردی، آخر و عاقبت من الان این نبود و همه جوونیم تباه نمی شد!”

ضرب المثل داستان

تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود.

در نطفه خفه کردن

معنی ضرب المثل تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود این است که اگر جلوی کار ناپسندی مانند دزدی را نگیریم، میزان شدت آن کار ناپسند بیشتر و بیشتر می شود و ممکن است از کنترل خارج شود.

معنی ضرب المثل چیزی را در نظفه خفه کردن این است که جلوی کار یا اتفاق ناپسند را باید از همان ابتدا گرفت و اجازه نداد که رشد و پیشرفت کند.

واژگان داستان

تنبیه: مجازات فردی به خاطر انجام کاری ناشایست

تشویق: پاداش فردی به خاطر انجام کاری پسندیده

تحسین کردن: آفرین گفتن و تعریف کردن

شیوه: روش

برومند: نیرومند و قوی هیکل

سرقت: دزدی

از قضا: اتفاقا، به طور اتفاقی

محاکمه: دادگاهی

تبعید شدن: برای مدت مشخصی به جای دوری فرستاده شدن به عنوان مجازات

کت بسته: اشاره به بسته شدن دستها از پشت دارد

می کوفت: می زد

نجوا کردن: آهسته چیزی را در گوش فردی گفتن تا دیگران آن را نشنوند

گستاخی: بی ادبی

عاقبت: سرانجام

تباه شدن: از بین رفتن و نابود شدن

پرسش و پاسخ

1- چرا دزد جوان گوش مادرش را گاز گرفت؟

2- معنی دو ضرب المثل به کار رفته شده در داستان را به زبان خود توضیح دهید.

3- به نظر شما، مقصر اصلی داستان چه کسی است، مادر پسرک که او را درست تربیت نکرد، و یا خود دزد جوان که مراقب اعمال و رفتارش نبود؟ لطفا با ذکر دلیل، توضیح دهید.