داستان فارسی شیر و گراز با ویدیو برای آموزش زبان فارسی به کودکان و نوجوانان با لیستی از واژگان جدید و پرسش و پاسخ
نسخه انگلیسی داستان شیر و گراز
برای خواندن داستان شیر و گراز به زبان انگلیسی، اینجا را کلیک کنید.
داستان شیر و گراز
در یک روز گرم تابستان، یک شیر و یک گراز با هم چاه آبی را پیدا کردند.
شیر و گراز که هر دو خیلی تشنه بودند، بر سر اینکه چه کسی باید اول آب بنوشد، با هم بحث کردند.
مدتی نگذشت که بحث بین شیر و گراز به جنگ سختی تبدیل شد، چون هیچ کدام از آن دو حاضر نشد که به دیگری اجازه دهد که او اول آب بخورد.
پس از مدتی جنگیدن، شیر و گراز خیلی خسته شدند و تصمیم گرفتند تا کمی استراحت کنند و نفسی تازه کنند.
در این هنگام، شیر و گراز چندین لاشخور را از دور دیدند. لاشخور ها کمین کرده بودند و منتظر بودند تا از بازنده نبرد بین شیر و گراز تغذیه کنند.
با دیدن این صحنه، شیر و گراز از کار خود پشیمان شدند. آنها به جنگ خود پایان دادند و گفتند:
«بهتره به جای اینکه غذای این لاشخور ها بشیم، دشمنی با هم رو کنار بگذاریم و با هم آشتی کنیم. اون قدر هم مهم نیست که چه کسی اول باید آب بخوره!»
ضرب المثل و اصطلاحات مربوط به داستان
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
معنی ضرب المثل بالا این است که یک انسان عاقل معمولا کاری نمی کند که به خاطر انجام دادن آن کار در آینده پشیمان شود زیرا یک انسان عاقل پیش از انجام هر کاری، درباره آن کار خوب فکر می کند و می اندیشد.
به پرسش های زیر پاسخ دهید.
1- چرا شیر و گراز خیلی تشنه بودند؟
2- چرا بین شیر و گراز جنگ در گرفت؟
3- چرا لاشخور ها به دور شیر و گراز جمع شدند؟
4- چه چیز باعث شد که شیر و گراز از جنگیدن با یکدیگر دست بردارند؟
چون که آن روز روزه گرمی بود و خیلی وقت بود که آب نخوردند
جنگ میکردند که کی اول آب بنوشد
چون که اگر یکی از آن ها کشته میشدند لاشخور ها آن را نخوردند
وقتی دیدند که لاشخور ها منتشر هستند تا یکی از آن ها را بعد از مرگ بخرند با هم آشتی کردند
خیلی خوب نوشتی، امیرعلی. فارسی نوشتن رو داری خیلی خوب تمرین می کنی
روزه گرمی بود = روزِ گرمی بود
منتشر = منتظر
چون که اگر یکی از آن ها کشته میشدند = یکی از آنها کشته می شد
لاشخورها منتظر هستند تا یکی از آنها را بعد از مرگ بخورند – شما نوشتی بخرند
۴. شیر و گراز از جنگیدن با یکدیگر دست بردارند چون اونا لاشخور ها رو دیدند و یاد گرفتند که یکی بین اونا بازنده می شه و به علاوه این غذای لاشخور ها می شه. به نتیجه، کی اولین بود، هنوز برای اونا مهم نبود
زمان این جمله، گذشته ساده است. چه چیز باعث “شد” که شیر و گراز از جنگیدن با هم دست بردارند. به این دلیل، شما نیز باید از زمان گذشته ساده استفاده کنید: شیر و گراز از جنگیدن با هم دست “برداشتند” چون …
به نتیجه، کی اولین بود، هنوز برای اونا مهم نبود –> در نتیجه، — دیگه برای اونا مهم نبود
۳. لاشخور ها به دور شیر و گراز جمع شدند چون اونا گوشنه بودند و به دلیل این اونا خواستند بازنده نبرد بین شیر و گراز رو تغذیه کنند. لاشخور ها منتظر بودند
آفرین، خیلی خوب می نویسی
گوشنه –> گرسنه یا گشنه
از بازنده بین شیر و گراز تغذیه کنند – از چیزی تغذیه کردن
خیلی ممنونم
خواهش می کنم
۲. بین شیر و گراز جنگ در گرفت چون هر دو خواستند برای اب نوشیدن اول بشند
آفرین به تو! برای نوشتن “آب” حتما از “آی باکلاه” استفاده کن
بله، ممنون
خواهش می کنم
۱. شیر و گراز خیلی تشنه بودند چون یه روز گرم تابستن بود
بله، دقیقا همین طوره. بهتره بنویسی: چون آن روز، یک روز گرم تابستان بود
در جمله شما «یه روز گرم تابستان بود» فاعل به شکل مشخص وجود نداره
درسته، مرسی
خواهش می کنم
تابستان بود و گرم بود
می خواستن اب بخرند
برا اینکه اگ یکی شان ببرد اون ها می خورنند
برا اینکه دید که لاشخور ها می خواستن یکشان را بخرنند
سلام آریان جان، خوشحالم می بینمت اینجا
بهتره بگی: آب بخورند
برای اینکه اگه یکی شان جنگ و نبرد رو می برد، می تونست زودتر آب بخوره
بخرند –> بخورند