داستان بچه آهو و مادرش برای آموزش زبان فارسی به کودکان و نوجوانان بر اساس داستانهای ساده و آموزنده ازوپ به همراه ویدیو، نسخه انگلیسی برای پرورش کودک دوزبانه، لیست واژگان و پرسش برای گفتگو
مترجم: دکتر محمد حسین حریری اصل
نسخه انگلیسی داستان بچه آهو و مادرش
برای خواندن نسخه انگلیسی داستان بچه آهو و مادرش، بر روی لینک زیر کلیک کنید:
ویدیوی داستان بچه آهو و مادرش
متن داستان بچه آهو و مادرش
در یک جنگل سرسبز و زیبا، یک بچه آهو با مادرش به آرامی قدم می زدند و از علف های تازه در جنگل می خوردند. پس از مدتی، آنها به یک رودخانه رسیدند و وقتی خواستند کمی آب بنوشند، تصویر خود را در آب رودخانه دیدند. در همان زمان، آهوی مادر رو به پسرش کرد و گفت: «پسرم، تو اکنون آهوی بزرگی شده ایی. یک نگاه به شاخ های بزرگ و نیرومند خود بینداز! با این بدن نیرومند و شاخ های تیز، تو دیگر نباید از سگ های شکاری بترسی و از آنها فرار کنی.»
بچه آهو خوب به حرف های مادرش گوش داد و از مادرش پرسید: «یعنی من به اندازه کافی بزرگ و نیرومند شده ام که بتوانم از خودم در برابر سگ های شکاری دفاع کنم و از آنها فرار نکنم؟»
مادرش جواب داد: «بله، پسرم. تو هم دقیقا مثل من، بزرگ و نیرومند هستی و باید بتوانی از خودت دفاع کنی. پس هر وقت صدای سگی را شنیدی، به جای فرار کردن، کوشش کن تا از خودت دفاع کنی.»
درست در همان لحظه، آن دو صدای گله ایی از سگ های شکاری را شنیدند که از فاصله خیلی دور به آنها نزدیک می شدند. آهوی پسر سعی کرد تا بر ترس خود پیروز شود و بر آن غلبه کند و به مادرش گفت: «نگران نباش، مادر جان. من هم مثل شما همینجا می مانم و از خودم دفاع می کنم.»
آهوی مادر با ترس به پسرش نگاه کرد و گفت: «آفرین پسر جان. تو همینجا بمان و از خودت دفاع کن. ولی من باید هرچه زودتر از اینجا بروم. لطفا به حرف من گوش کن ولی از من تقلید نکن!»
بچه آهو که کاملا گیج شده بود، از مادرش پرسید که چرا برخلاف نصیحت خودش عمل می کند و فرار را بر قرار ترجیح می دهد، ولی دید که مادرش خیلی از او دور شده است. بچه آهو هم که خیلی ترسیده بود، به دنبال مادرش دوید و از دست سگ های شکاری جان سالم بدر برد.
آنچه از این داستان می آموزیم
داستان بچه آهو و مادرش به ما می آموزد که حرف زدن و شعار دادن درباره هر کاری بسیار آسان است، ولی عمل کردن و انجام دادن آن کار می تواند بسیار دشوار باشد. بنابر این، وقتی ما می خواهیم به کسی پند و اندرز بدهیم، نخست باید ببینیم که آیا خودمان آن کار را به درستی انجام می دهیم یا نه. این موضوع در رشد و پرورش کودکان نیز بسیار مهم است.
ضرب المثل داستان بچه آهو و مادرش
در چنین شرایطی، از یک ضرب المثل فارسی استفاده می کنیم و به کسی مانند آهوی مادر که دیگران را بیهوده نصیحت می کند می گوییم:
تو که لالایی بلدی، پس چرا خودت خوابت نمی بره؟
واژگان داستان بچه آهو و مادرش
- علف: چمن
- اکنون: الان، در این زمان
- دفاع: مراقبت و نگهداری از خود در برابر خطر
- کوشش: تلاش، سعی
- لحظه: زمان
- گله: گروه بزرگی از حیوانات
- فاصله: اندازه بین دو نقطه
- غلبه کردن بر ترس: بر ترس پیروز شدن و نترسیدن
- نگران نباش: نترس
- تقلید کردن: رفتار کسی را تکرار و کپی کردن
- برخلاف: مخالف، برعکس
- نصیحت: پند و اندرز
- فرار را بر قرار ترجیح دادن: فرار کردن
- جان سالم بدر بردن: سالم ماندن، به دور از خطر بودن
پرسش برای گفتگو
به پرسش های زیر در بخش کامنت گذاری پاسخ دهید:
- آیا به نظر شما، بچه آهو به اندازه کافی بزرگ و نیرومند شده بود که بتواند از خودش در برابر سگ های شکاری دفاع کند؟
- آهوی مادر در تربیت و پرورش فرزندش چه اشتباه بزرگی انجام داد؟
- شما از این داستان چه درسی می گیرید؟
به نظر من، بچه آهو هنوز به اندازه کافی بزرگ و نیرومن نبود که بتواند از خود را برابر هر خطری دفاع کند.
آهوی مادر باید الگو برای بچه ش باشد ولی او خودش از سگ های شکاری ترسید و فرار کرد. احتمال داشت که بچه آهو هم فرار کند.
من از این داستان می آموزم که ما باید همیشه به درستی خود مان را توصیف کنیم و اگر کاری را بلد نیستیم، ممکن است صادقانه آن را بیان کنیم.
آفرین بر شما. خیلی خوب و کامل به همه پرسش ها پاسخ دادید. در زیر، بازخورد من را می توانید ببینید
نیرومن: نیرومند
بتواند از خود را برابر هر خطری دفاع کند = بتواند از خود در برابر هر خطری دفاع کند
خود مان = خودمان – بدون فاصله
ممکن است صادقانه آن را بیان کنیم = بهتر است صادقانه آن را بیان کنیم
مردم سا حف خودت نی
بله، شما یاد گرفتید که مردم سر حرف خود نمی مانند.
یعنی اینکه، هرکس ادعایی می کند باید اول ببیند خودش آن کار را می تواند انجام دهد یا نه.
مادرش فرار کرد و نشاند کی تقراید کافر ندار
مادر آهو فرار کرد و نشان داد که قدرت کافی ندارد.
کوچک بوه ولی اعتمد به نفس ندا ست
بله، بچه آهو کوچک بود و اعتماد به نفس کافی نداشت که در برابر سگ های شکاری بایستد.