داستان شاهین و بلبل - آموزش فارسی با داستان برای کودکان و نوجوانان ایرانی داخل و خارج از کشور با داستان های ساده و آموزنده، لیستی از واژگان و اصطلاحات و پادکست یا ویدیوی آموزشی https://www.youtube.com/watch?v=SlZJZ9r-7A8 متن داستان در یک جنگل سرسبز، بلبلی بر روی شاخه درخت بلوطی نشسته بود و سرخوش آواز سر می داد. در این هنگام، شاهینی گرسنه که دنبال غذا می گشت، از دور، بلبل را دید و به سمت او فرود آمد. شاهین با چنگال های قویش بلبل را گرفت و با خود برد. بلبل که جانش در خطر بود، با التماس از شاهین خواست ...
Home » Learn Persian Online with 500 Persian Lessons + Videos » داستان شاهین و بلبل – آموزش فارسی با داستان
داستان شاهین و بلبل – آموزش فارسی با داستان
Updated: by Dr. Mohammad Hossein Hariri Asl
Time to Read: 2 minutes | 352 Views | 6 Comments on داستان شاهین و بلبل – آموزش فارسی با داستان
Share This Post
About the Author
Dr. Mohammad Hossein Hariri Asl is an English and Persian instructor, educator, researcher, inventor, published author, blogger, SEO expert, website developer, entrepreneur, and the creator of LELB Society. He's got a PhD in TEFL (Teaching English as a Foreign Language).
Number of Posts: 4223
1. می خواست بلبل را بخوره
2. براینکه کچله بود و بلبل نمیخاست بمیره
پاسخ دوم: کلمه کچله: کوچولو – نمی خواست
سلام آقای هریری.
امیدوارم که حالتون خوب باشه.
استاد ببخشید که این کار رو دیر فرستادم چرا که در جایی بودم که نت خوب نبود ولی الان به جایی برگشتم که نت خوب هست و من الان این کامنت رو میفرستم امیدوارم از ترجمه ی من راضی باشید.
سلام بر شما.
باز هم ممنونم بابت کامنت شما. شما سر وقت این کار رو انجام دادید و دیر نبوده.
سپاسگزارم.
روزی روزگاری بلبلی در جایی نشسته بود و آواز میخواند.
در این هنگام شاهینی در آن اطراف صدای او را شنید و با سرعت به سمت او آمد و آن بلبل را گرفت.
آن بلبل وقتی دید که در معرض خطر مرگ قرار دارد از شاهین خواهش کرد که او را رها سازد و به او گفت: من آنقدر بزرگ نیستم که بتوانم یک شاهین گرسنه را سیر کنم.
تو اگر میخواهی سیر شوی مرا رها کن و برو و پرنده های بزرگتر را شکار کن.
در این هنگام شاهین حرف او را قطع کرد و به او گفت: من باید قطعً عقل خود را از دست داده باشم که غذایی را که در دستانم آماده دارم رها کنم و به سراغ چیزی که در اینجا هم یافت نمیشود بروم.
کاچی بهتر از هیچیست.
آواز میخواند: با صدای بلند میخواند.
کاچی: یک آش بسیار ساده و کم هزینه.
عقل: هوش.
حرف کسی را قطع کردن: وسط حرف کسی پریدن.
معرض: نزدیک راستا.
چرا شاهین بلبل را رها نکرد؟
با خواندن این داستان چه نتیجه ای میگیرید؟
در اینجا منظور از کاچی بهتر از هیچیست چیست؟
اگر شاهین بلبل را رها میکرد چه اتفاقی می افتاد؟
در حالت معمولی آیا بلبل در معرض مرگ بود؟
وقتی بلبل خود را در معرض مرگ دید چه کاری برای رهایی خود کرد؟
سلام و عرض ادب خدمت آقای مامانی گرامی.
سپاس فراوان از تولید محتوای شما.