داستان پرستو و کلاغ – آموزش فارسی با داستان

داستان پرستو و کلاغ – آموزش فارسی با داستان به همراه ویدیو و پادکست آموزشی، لیستی از واژگان و اصطلاحات و پرسش و پاسخ برای آموزش آنلاین زبان فارسی به کودکان و نوجوانان

داستان پرستو و کلاغ

در یک روز آفتابی، پرستویی بعد از پروازی طولانی بر روی درختی نشست. پرستو به طور اتفاقی کلاغی را دید که به بال و پر خود می رسید.

پرستو سر صحبت را با احوال پرسی با کلاغ باز کرد. آن ها درباره هوا، غذا و چیزهای مختلف با یکدیگر صحبت کردند. در نهایت، هر کدام از آنها از بال و پر خودش تعریف کرد تا جایی که گفتگوی آنها به دعوا کشیده شد.
کلاغ برای تمام کردن این بحث به پرستو گفت: ”پرهای تو برای هوای بهاری خوب است، اما پرهای من برای سرمای زمستان مناسب تر است و از من در برابر سرمای زمستان نگهداری و مراقبت می کند.

ضرب المثل داستان

دوست آن باشد که گیرد دست دوست، در پریشان حالی و درماندگی

این ضرب المثل به ما می گوید که دوست واقعی آن کسی است که در موقع سختی با تو باشد. در موقع راحتی و آسایش همه می توانند در کنار تو باشند. وقتی با مشکلی در زندگی روبرو می شویم دوستان واقعی شناخته می شوند چون ما را تنها نگذاشته و به ما کمک می کنند.

واژگان داستان

به خود رسیدن: ظاهر خود را تمیز و مرتب کردن

سر صحبت: شروع و آغاز گفتگو

در نهایت: در پایان، در آخر

بحث: گفتگو برای نتیجه گیری درباره موضوعی خاص

پریشان حالی: ناراحتی، بدحالی

درماندگی: ناتوانی

آسایش: راحتی

مراقبت: نگهداری، محافظت

پرسش و پاسخ

1- پرستو چطور سر صحبت را با کلاغ باز کرد؟

2- چرا صحبت پرستو و کلاغ به دعوا کشیده شد؟

3- کلاغ برای تمام کردن بحث به پرستو چه گفت؟

4- این داستان چه نوع دوستی را خوب می داند؟

Related Keywords

2 thoughts on “داستان پرستو و کلاغ – آموزش فارسی با داستان”

  1. داستان پرستو و کلاغ
    در یک روز آفتابی، پرستو بعد از یک پرواز بر درختی نشست. به طور اتفاقی کلاغی را دید که به بال و پر خود می رسد. پرستو سر صحبت را با احوال پرسی با کلاغ باز کرد. آن ها درباره هوا، غذا و چیزهای مختلفی با همدیگر صحبت کردند. در نهایت، هر کدام از آن ها از بال و پر خودش تعریف کرد تا جایی که گفتگوی آن ها به دعوا کشیده شد.
    کلاغ برای تمام کردن این بحث به پرستو گفت: ” پرهای تو برای هوای بهاری خوب است اما پرهای من برای سرمای زمستان”

    ضرب المثل داستان
    دوست آن باشد که گیرد دست دوست، در پریشان حالی و درماندگی
    این ضرب المثل به ما می گوید که دوست واقعی آن کسی است که در موقع سختی با تو باشد. در موقع راحتی و آسایش همه می توانند در کنار تو باشند. وقتی با مشکلی در زندگی روبرو می شویم دوستان واقعی شناخته می شوند چون ما را تنها نگذاشته و به ما کمک می کنند.

    واژگان داستان
    به خود رسیدن: ظاهر خود را تمیز و مرتب کردن
    سر صحبت: شروع و آغاز گفتگو
    در نهایت: در پایان، در آخر
    بحث: گفتگو برای نتیجه گیری درباره موضوعی خاص،
    پریشان حالی: ناراحتی، بدحالی
    درماندگی: ناتوانی
    آسایش: راحتی

    پرسش و پاسخ
    پرستو چطور سر صحبت را با کلاغ باز کرد؟
    چرا صحبت پرستو و کلاغ به دعوا کشیده شد؟
    کلاغ برای تمام کردن بحث به پرستو چه گفت؟
    این داستان چه نوع دوستی را خوب می داند؟

Leave a Comment