آموزش زبان فارسی با داستان گرگ و بره برای کودکان و نوجوانان خارج از کشور برگرفته از داستانهای ازوپ به همراه لیست واژگان، ویدیو یا پادکست و نسخه انگلیسی
مترجم: سرکار خانم نفیسه آقایی
نسخه انگلیسی داستان گرگ و بره
برای خواندن نسخه انگلیسی داستان گرگ و بره، بر روی لینک زیر کلیک کنید:
ویدیوی داستان گرگ و بره
متن داستان گرگ و بره
گرگی به صورت اتفاقی به یک بره رسید که آن بره تنها و سرگردان بود و از گله اش دور شده بود.
گرگ از اینکه جان موجودی بی پناه را بدون هیچ بهانه ای قابل قبول بگیرد، احساس ناراحتی کرد ولی خب چاره ای نداشت. پس گرگ به طرح ریزی یک شکایت پرداخت و سرانجام گفت:
«پارسال، تو به من شدیدا توهین کردی.» بره با صدای بلند و بع بع کنان گفت: «این غیر ممکن است، آقا! زیرا من در آن زمان هنوز به دنیا نیامده بودم.»
گرگ پاسخ داد: «بسیار خب. تو از چَراگاه من چَریدی.» بره پاسخ داد: «این حرف، درست نمی باشد زیرا من هنوز طعم علف را نچشیده ام.»
پس گرگ ادامه داد: «تو از چشمه من آب خوردی!» بره بیچاره گفت: «در حقیقت، آقا من هرگز چیزی ننوشیده ام جز شیر مادرم.»
گرگ گفت: «بسیار خب! به هرحال، من از اینجا بدون شامم نمی روم» و پرید روی بره و او را بدون هیچ معطلی بلعید.
واژگان جدید داستان گرگ و بره
- گرگ : حیوان درنده و وحشی
- بره : نوزاد گوسفند، بچه گوسفند
- گلّه : گروهی از جانوران که باهم زندگی می کنند.
- تنها : یک نفر
- سرگردان : آواره، گم شده
- بهانه: عذر، علت
- شکایت: گله کردن از کسی نزد کسی، دادخواهی
- پارسال: سال گذشته
- توهین: بی احترامی
- چَراگاه: علفزار
- چَریدی: علف خوردی
- بیچاره : درمانده، بی نوا
- معطلی: انتظار، تأخیر
پرسش و پاسخ
- چرا گرگ، یک شکایت طرح ریزی کرد؟
- آخر داستان، چه اتفاقی افتاد؟
- شما از این داستان فارسی چه درسی می گیرید؟
۱. برای اینکه گرگ نمی خواست بره ی بی پناه را بدون هیچ بهانه ای را بخورد 🐑🐺☝️.
۲. گرگ بره را خورد🐺➡️🐑🐺➡️➕🍽️🟰☠️.
۳. به موجودات بی پنا پناه کمک کنیم🧍♂️🧍♂️🤝.
بله، آفرین بردیا. کاملا درست نوشتی. در داستان گرگ و بره، گرگ به دنبال بهانه ای بود تا بره بی پناه را بخورد. ولی سرانجام به خاطر اینکه بهانه ای پیدا نکرد، بره بی پناه و بی گناه را بلافاصله خورد.
۱.برای اینکه گرگ می خواست به هر بهانه ای و بره را بخورد🐺🐑🤔🤫
۲.گرگ بره را خورد🐑🐺❤️🔥💔🐑
۳به حیوان های و آدم های بی پناه کمک کنم😇❤️🥳
بله احمد جان. درسته. به نکته خیلی خوبی اشاره کردی. ما باید به حیوان ها و آدم هایی که بی پناه هستند و به کمک ما نیاز دارند، کمک کنیم و با آنها مهربان باشیم. برای رحم کردن و نیکی کردن به دیگران و کمک به آنها، حتما نباید دنبال بهانه ای باشیم.
۱- .گرگ شکایت کرد برای اینکه نمی خواست بره را بی دلیل بخورد
۲- .در آخر داستان گرگ بره را خورد برای اینکه گرگ :گرسنه بود
۳- . من یاد گرفتم که بعضی ادم ها وقتی می خواهند کار بدی بکنند بهانه می آرند که به نظر بیاد حق دارندآن کار را انجام بدهند
بله، همان طور که گفتید گرگ به دنبال یک دلیل بود که کارش را توجیه کند. با وجود این که، بره همه بهانه هایش رد کرد، باز هم گرگ کار خودش را انجام داد.
۱. برای اینکه گرگ نمی خواست بره ی بی پناه را بدون هیچ بهانه ای را بخورد 🐑🐺☝️.
۲. گرگ بره را خورد🐺➡️🐑🐺➡️➕🍽️🟰☠️.
۳. به موجودات بی پنا پناه کمک کنیم🧍♂️🧍♂️🤝.
درسته، بردیا. کمک و نیکی کردن به دیگران کار بسیار خوبی است. به همین دلیل، داستان گرگ و بره به ما درس خیلی خوبی می دهد. یعنی کمک و نیکی کردن به مردمی که به کمک ما نیاز دارند. البته، باید اضافه کنم که شما این کامنت یا دیدگاه را ظاهرا دو با پست کردید. ولی اشکالی ندارد.
1- گرگ شکایت کرد چون دلش برای بره ای که تنها بود سوخت اما گرگ گرسنه بود
2- در آخر داستان، گرگ تصمیم گرفت بره را بخورد زیرا بره می دانست که شکایت ها درست نیست
3- یاد گرفتم که بعضی ها سعی می کنند برای کارهای اشتباهشان بهانه بیاورند و اگر کار نکرد باز هم کار اشتباه را انجام می دهند
بله، در این داستان کوتاه گرگ گرسنه دلش برای بره می سوخت. اما، چاره ای هم نداشت چون گرسنه بود. شاید گرگ به دنبال بهانه بود تا عذاب وجدان نگیرد.