Log in

داستان خروس مغرور – آموزش فارسی با داستان

Published on March 5th, 2021 | Last updated on March 13th, 2021 by | Category: Learn Persian Online with 400 Persian Lessons + Videos | 8 Comments on داستان خروس مغرور – آموزش فارسی با داستان | 75 Views | Reading Time: 1 minute

داستان خروس مغرور برای آموزش آنلاین زبان فارسی به غیر فارسی زبانان و فرزندان ایرانیان خارج از کشور به همراه پادکست یا ویدیوی آموزشی، لیستی از واژگان و اصطلاحات، و پرسش و پاسخ

در روزی از روزها، دو خروس جنگی با خشونت داشتند با هم برای تسلط یافتن بر حیاط مزرعه می جنگیدند.

در آخر، یکی از آنها دیگری را بر زمین زد.

خروس شکست خورده رفت و خود را در گوشه ای پنهان کرد. در مقابل، خروس پیروز و برنده پرواز کرد و به روی یک دیوار بلند پرید. بال هایش را باز کرد و با تمام نیرو آواز پیروزی سر داد.

در همان هنگامی که خروس پیروز و مغرور با تمام نیرو و هیجان، بانگ پیروزی سر می داد, عقابی که در آسمان پرواز می کرد آمد و با چنگال های تیزش خروس مغرور را ربود و با خود برد.

خروس شکست خورده بی درنگ از گوشه ای که پنهان شده بود، بیرون آمد و حاکم مطلق حیاط مزرعه شد.

غرور مقدمه شکست است.

معنی ضرب المثل: غرور بیش از حد باعث می شود فرد مغرور و متکبر سر انجام شکست بخورد.

واژگان جدید

با خشونت: به شدت، به سختی

تسلط یافتن بر چیزی: مالک یا صاحب چیزی شدن

بر زمین زد: شکست داد

آواز سر داد: آواز خواند

بانگ سر دادن: فریاد زدن, با صدای بلند خواندن

حاکم: فرمانروا، کسی که فرمانروایی می کند

چنگال: پنجه

مغرور: فردی که غرور دارد و به خود می بالد

حاکم مطلق: حاکم بی چون و چرا، تنها حاکم

مقدمه: ابتدا یا سرآغاز چیزی

پرسش و پاسخ

1- چرا آن دو خروس داشتند با یکدیگر می جنگیدند؟

2- پیام اخلاقی این داستان چیست؟

3- آیا ما هم باید همیشه مغرور باشیم؟ چرا؟

4- وقتی خروس شکست خورده در گوشه ای پنهان شد، خروس برنده و پیروز چه کرد؟

5- چگونه و در چه هنگامی عقاب خروس پیروز و مغرور را به چنگال گرفت و ربود؟

We respond to all comments immediately. View the 30 newest comments and new topics in forums.

8 comments on “داستان خروس مغرور – آموزش فارسی با داستان”

  1. نباید مغرور باشه یا یک چزه برات بد می شود
    کسه که خیلی غرور داره خیلی دوست هداره

    Reply
    • نباید مغرور باشی چون شکست می خوری
      کسی که خیلی غرور دارد دوستان زیادی ندارد

      Reply
  2. سلام آقای هریری امیدوارم که حالتون خوب باشه.
    من تمام سعیم رو کردم تا بهترین کارم رو ارائه بدم.
    فقط من ضرب المثل برای این داستان پیدا نکردن و ازتون عذر میخوام.
    امیدوارم که کارم شمارو راضی کرده باشه.
    با تشکر.

    Reply
    • سلام و عرض ادب خدمت شما. سپاسگزارم. امیدوارم حال شما هم خوب باشه.
      همین که تلاش کردید، کافیه. من خودم یه ضرب المثل مناسب برای این درس پیدا می کنم.
      موفق و پیروز باشید.

      Reply
  3. در روزی از روزها دو خروس جنگی بدون وحشت داشتند با هم برای تسلط یافتن بر حیاط مزرعه جنگ میکردند.
    در آخر یکی از آنها آن یکی را بر زمین زد.
    خروس شکست خورده رفت و خود را پنهان کرد در یک گوشه ی ساکت درهنگامی که خروس پیروز شده پرواز کرد و به روی یک دیوار بلند رفت و بالهایش را باز کرد و وجد کنان و با تمام انرژی بانگ میزد.
    در همان هنگامی که خروس پیروز شده با تمام سور و هیجان و انرژی خود بانگ میزد, یک عقاب آمد و با چنگالهای تیزش او را با خود برد.
    خروس مقلوب بی درنگ از آن گوشه ای که بود بیرون آمد و حاکم آنجا شد.
    بانگ زدن: فریاد زدن, با صدای بلند خواندن.
    مقلوب: شکستخورده
    تسلط یافتن: مسلط شدن یا چیره شدن
    حاکم: فرمانروا کسی یا چیزی که بر جایی فرمانروایی میکند و بقیه را هدایت میکند
    چنگال: پنجه
    چرا آن دو خروس داشتند با هم جنگ میکردند؟
    منظور نویسنده از نوشتن این متن چه بوده؟
    آیا ما هم باید همیشه غرور داشته باشیم؟
    وقتی خروس مقلوب شده در گوشه ای پنهان شد خروس پیروز شده چه کار کرد؟
    چهگونه و در چه هنگامی عقاب خروس پیروز شده را برد؟
    بعد اینکه عقاب خروس پیروز شده را برد, خروس مقلوب شده چه کار کرد؟

    Reply

Leave a Comment

seventeen − nine =