Forum Replies Created
-
Posts
-
I suppose you wanted to edit this reply. That’s why you posted another reply to this forum topic, which is perfectly fine. Thank you for correcting yourself.
WOW! I’m really surprised by your wish as the majority of young people at your age tend to have permissive parents. I believe having strict and restrictive parents could be as counter-productive as permissive or submissive parents. I can say that like many other cases, moderation is the key. I also wonder why you think your parents should necessarily make you a smarter person. I guess you are mature enough to become a smarter person, because you’re already aware of the fact that people can become more intellectual.
Your logic is extraordinary! Unlike the past, these days, I’ve learned how to ignore negative criticism if I find it discriminatory and unfair. I can immediately shut down the over-analytical part of my mind dealing with self-doubt and negative thoughts about myself.
—
Feedback
* firstly = Firstly
* I can pause for a moment / minute (pause for)
* I do not pretend that nothing has happened
* On the other hand
* others’ behavior
* actions, feelings and what / whatever that affects me (affect as a verb)
* and be kind / practice kindness
* others mock me
* others’ approval
* Therefore
* our actions are related to / relate to
* we could not control thingsSo happy to hear that, although I did not have any doubt about it. You know, the main objective of raising these questions is not soliciting personal information about people’s lives. They’re just aimed at holding challenging discussions to practice writing and speaking.
درباره تربیت درست فرزند، کاملا درست گفتی. اگر مادر دزد جوان، از همان ابتدای دزدی، جلوی او را می گرفت و او را تشویق نمی کرد، سرانجام کار او به اینجا نمی کشید. جلوی کار بد و ناپسند را باید هرچه زودتر گرفت. درباره این داستان و نقش تربیت درست فرزند، باید اضافه کنم که نه تنها مادر، فرزندش را تنبیه نکرد، بلکه او را تشویق هم کرد.
البته، به نظر من، پسر هم وقتی بزرگتر شد، باید کمی بر رفتار و کردار خود نظارت می کرد چون دیگر فرزند کوچکی نبود و عاقل و بالغ شده بود. هرچند نقش تربیت فرزند را نباید نادیده گرفت.
خیلی خوشحالم که تجربه آموزشی خوبی در آموزش خودآموز زبان فارسی به شکل آنلاین در آکادمی دوزبانه ما داشتید. همانطوری که گفتید، در LELB Society ما فقط تدریس نمی کنیم. در واقع، کار اصلی ما، تولید محتوای اوریجینال در زمینه آموزش زبان فارسی و انگلیسی می باشد. به همین دلیل، ما توانسته ایم در زمینه آموزش غیر همزمان زبان فارسی و انگلیسی با استفاده از روش یادگیری معکوس بسیار موفق باشیم و زبان آموزان ما از پیشرفت خود راضی باشند.
منابع آموزش زبان فارسی در آکادمی دوزبانه LELB Society روز به روز در حال کامل تر شدن می باشد و تیم تولید محتوای آموزشی ما شبانه روز در این زمینه تلاش می کند.
عالی نوشتی امیرعلی! خلاقیت در داستان نویسی بسیار مهم است. خیلی لذت بردم. این داستان فارسی رو خیلی خوب فهمیدی و با خلاقیت خیلی خوب خودت، تونستی این داستان رو به پایان برسونی. من از داستانی که نوشتی، این نتیجه رو می گیرم که نباید اجازه بدهیم که ترس، مزاحم پیشرفت ما بشه. بلکه باید با کمک دیگران و تلاش خودمون، بر ترس خود پیروز بشیم و با اون مبارزه کنیم. شاید شایان در این داستان، در آینده یه اسب سوار حرفه ای بشه چون خاطره خیلی خوبی از این تابستان به دست آورده.
اشتباه های کوچیکی که انجام دادی رو در پایین توضیح میدم:
باق = باغ
پدربزرگ به شایان یاد داد که چجوری اسب ها رو هدایت کند / کنه
شایان یاد گرفت تا اسب را آرام براند؟
Feedback
* When someone gives me a compliment, I actually
* most of the time
* last week
* in the mathematics exam
* I got
* I told my parents about this event / success / what had happened
* Soroosh
* My mother’s compliment was very normal
—
I agree with you, Soroosh. There is nothing wrong with getting positive energy from other people, especially our friends.Feedback
* gratitude
* toward those who compliment me
* have a bad feeling / have bad feelings
* receiving a compliment / receiving compliments
* self-esteem
* in the futureخیلی خوب داستان روباه دم قرمزی رو ادامه دادی و تموم کردی، امیرعلی. خلاقیت و قدرت تصور خیلی خوبی برای داستان گویی داری!
در تعریف داستان، این اشتباه ها رو انجام دادی:
رم های قرمز = دم قرمز
بلاخره = بالاخره
نسل آن بودند = مثل او بودند
Feedback
* if someone says a compliment = if someone gives me a compliment (collocation)
I concur with you on the role of our conscience in making a judgment on the sincerity of compliments. As a matter of fact, we cannot fool ourselves.Feedback:
* cautious
* friendship
—
I think you did not get the question right. There could be outgoing people who are cautious and thoughtful, as well. The question is all about gregariousness or sociability, and not specifically about controlling your emotions. We can talk about that in the class.Feedback
* so many friends
—
I like the way you respond to this situation. Sometimes, we cannot or even should not change some specific personality traits.Testing friendship bond
In response to your comment on trusting new friends, I can say that we, humans, are highly social, and therefore, we must trust others, to some extent. That would be some degree of xenophobia if we failed to trust new acquaintances, which in the long term, would seriously tighten and constrict the circle of our friends.
I guess it’s a better idea to be more optimistic about the decent intentions of new people around us. However, as a cautious and introverted person, I believe we need to evaluate and analyze new people and acquaintances’ behavior and give more and more credit to them as they successfully pass some benchmarks or criteria.
رعایت نکات بهداشتی برای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان
آفرین امیرعلی، خیلی خوب و کامل نوشتی. با رعایت نکات بهداشتی، ما می تونیم از ابتلا به خیلی از بیماری های مسری و واگیردار به راحتی جلوگیری کنیم.
با رعایت بهداشت فردی و اجتماعی، به خصوص با شروع فصل سرما یعنی پاییز و زمستان، می تونیم مراقب خود و خانواده خود باشیم. به ویژه، اگر در خانواده فرد مسن و کودک باشه، بیماری های مسری می تونه، خدایی نکرده، خطرناک باشه.
بر اساس توصیه های سازمان بهداشت جهانی، بهتر است در هنگام سرفه کردن و عطسه کردن، با آرنج تاشده خود، جلوی انتشار بیماری رو بگیریم. با این کار، حتی دستهای ما نیز کمتر آلوده می شود و در نتیجه، اشیای کمتری رو با دستهای آلوده به ویروس، آلوده می کنیم.